هنگامي كه آيه «و آت ذا القربي حقه» نازل شد، رسول‌الله(ص) فاطمه(س) را نزد خود خواند و فدك را به وي عطا كرد. (سيوطي در درالمنثور ذيل تفسير آيه- مجمع الزوائد و منبع الفوائد هيثمي: كتاب تفسير، سوره الاسراء- ميزان الاعتدال، ج2، ص228- كنزل العمال، ج2، ص158)
قصه یک جدایی
توی شهر مدینه
که از شنیدنش آدم
استخون می ترکونه
بشنو از خون چون حکایت می کند
سینه کوثر به میخ در شکایت می کند...
مراسم خیلی با تشریفات خاصی انجام می شد. همه مسئولین کشوری از همه جا دعوت شده بودند تا در عروسی شرکت کنند. غیر از تشریفات بسیاری که در مراسم بود و البته درقرن حاضر دیگر جای این تشریفات شاهنشاهی و فرعونانه نیست و البته با احترام به دیگر مطالب دوستانم که بنگاههای سخن‌پراکنی دولتی انگلیس، درحالی تمام توان خود را در پوشش رسانه‌ای جزئی‌ترین مسائل عروسی سلطنتی این کشور به کار گرفته بودند که قیام‌های مردمی خاورمیانه را تحت بایکوت خبری قرار داده اند و این بسیار نکوهیده است، سه مساله توجه را بسیار جلب می کرد:
عصر روز پنجشنبه بود که به پیشنهاد همسرم تصمیم گرفتیم برای دیدن فیلم اخراجی ها به سینما برویم.
ابتدا به سینما آزادی و چون سانس سینما آزادی پر شده بود به پردیس سینمایی ملت رفتیم.
بلیط را که گرفتم چیزی به شروع فیلم نمانده بود؛ساعت هشت و پنج دقیقه عصر بود و هشت و پانزده دقیقه نمایش فیلم آغاز می شد.ازقضا ساعت هشت و هفت دقیقه هم هنگام اذان مغرب بود!...
صبح روز جمعه بود که پس از نماز صبح برخلاف روزهای دیگر خواستم کمی استراحت کنم. پس از حدود دوهفته سحرخیزی اولین روزی بود که می توانستم به راحتی کمی بیشتر بخوابم.
خلاصه ساعت هشت و چند دقیقه بود که با صدای کارگرهای ساختمان پشتی مان که درحال ساخت ساختمان بودند از خواب پریدم ودیگر خوابم نبرد. گذشت تاظهر جمعه که با کمی آرامشِ صوتی تصمیم گرفتم به قول علما قیلوله ای بروم. هنوز چشمانم گرم نشده بود که باز صدای تراشیدن سنگ و جوشکاری و... بلند شد و خواب را بر من حرام کرد.
یاد شب هایی افتادم که به دلیل تخلیه آهن های ساختمان پشتی تا نیمه شب سروصدای زیادی بلند می شد وباز هم خواب نداشتم. ویا شب هایی که از صدای بلند آهنگ همسایه مجردمان که کمی گوش هایش سنگین است و البته اعصابش نامتعادل نباید آرامش داشته باشیم ومجبور شویم که مزاحم برادران پلیس110 بشویم. والبته برخورد تساهل وار آنها که خود مثال زدنی است!
وخلاصه به این فکر می کردم که کاش می شد شهرداری ساخت وساز و فعالیت هایی که آلودگی صوتی زیادی ایجاد می کنند در روزهای تعطیل و ساعات استراحت ممنوع اعلام کند.
وکاش می شد مجریان قانون نیز به جای عمل به قانون و جرایم درنظر گرفته در آن همه چیز را به قول خودمان«خُشکه»حساب نکنند و جرایم نقدی درنظر نگیرند تا افرادی که ایجاد مزاحمت می کنند حداقل کمی از قانون بترسند!
به یاد آن فرمایش حضرت علی (ع) افتادم که می فرمود:درآخرین لحظات زندگی پیامبر(ص)،ایشان آنقدر به همسایه ها سفارش می کردند که ما فکر کردیم برای همسایه ها هم می خواهند ارثی قرار دهند.
نظریه پردازان فرهنگی اصولا چهار راه را برای نهادینه سازی و فرهنگ سازی برای موضوعات فرهنگی و اجتماعی عنوان می کنند و عقیده دارند برای ترویج موضوعی خاص باید از این چهار شیوه بهره گرفت که عبارتند از:1-آموزش 2- جذابیت 3- قانون 4- نیاز که هم اکنون به شرح استفاده آن در مقوله فرهنگ سازی برای حجاب و عفاف خواهیم پرداخت.
آنگاه که در ازل خاک و گل ما انگاشتند